کلیپی دیدیم که در جریان سقوط جرثقیل در مکه بچه ای مادرشو هل میده به کنار و خودش زیر اوار جوون میده
نن جوون: بچه مردمو باش گل پسر ، مادرشونو نجات میدن خوشون می میرند تو خودت داری منو خفه می کنی
گل پسر : نه منم باشم تورو نجات میدم خودم میمیرم
نن جوون : اره تو منو حرص نده خفه ام نکن نجاتت پیشکش
گل پسر : اخه چیکار کنم موشکی چیزی هم نمی افته رو سرت که نجاتت بدم
اگر روزی داداش همه اتاقو پر از بوی کرد من تورو می گیرم می کشم میبرم بیرون مسموم نشی یا مثلا برای بابا کلی جوراب بخر بوگندو بشن من تورو نجات بدم خفه نشی
نن جوون :
بابا:
عجب راهکاری
قیافه ی بابارو آخرسر خوب اومدی.