نیمه های پیدا شده من

نیمه های پیدا شده من

حکایت من و گل پسرانم
نیمه های پیدا شده من

نیمه های پیدا شده من

حکایت من و گل پسرانم

بشکن بشکنه بشکن

در نتیجه سوء رفتار گل پسر و شکستن قول یکروزه اش مبنی بر تجدیدنظر در رفتار و اخلاق مبارکشان ، بابای گل پسر تبلتش را گرفته انداخته داخل پوشه کاهی رنگ و گذاشته داخل کمد قفلش کرده و کلید رو  داخل جیب کاپشنش از ترس اکتشاف گل پسر قایم کرده و روال همیشه گمش کرده

تا چند هفته گل پسر تحمل کرده و کلامی از سر غرور خیلی مانده به نوجوانی اش بر لب نیاورده

و سرش رو با درس و مشق و کارتون و سریالهای ابدوغی انور ابی گرم کرده تا اینکه

برف آمده تا زیر زانوش مدرسه تعطیل شده درس و مشقی هم نیست و عمق فاجعه وقتیه که یک وجب برف نشسته روی ابزارآلات انحراف خانواده های اصیل ایران زمین و کارتون و سریال هم تعطیل

حالا گل پسر مونده و بیکاری و حوصله ای سرریز شده

بعد صبحانه با گل پسر کوچیکه رفتیم خواب خوش بعد صبحانه با شکم سیر و مثانه خالی و گل پسر مونده و حوضش

چند ساعت بعد که بیدار شدیم گل پسر اومده: نن جوون تو حوصله ات سر نرفته؟

نن جوون : نه واسه چی خیلی هم خوش بحالمه

گل پسر با گردنی کج راهشو کج میکنه میره

میام تو هال ببببببببه همه جا مرتب و تمیز وسایل خونه سر جاشون

میزها دستمال کشیده

 اسباب بازیهای گل پسر کوچیکه که میراث گل پسرند جمع و جور شده حتی اپن اشپزخونه که انباری گل پسر محسوب میشه و مایه داد و بیداد نن جوون تمیز و مرتب شده

هنوز دوهزاری نن جوون جانیفتاده

یکساعتی طول میکشه تا چهره مظلوم گل پسر و تی وی خاموش و خانه مرتب بدون تهدید گل پسر همه و همه باعث روشن شدن ذهن خوابالوی نن جوون بشه

نن جوون : گل پسر! بی خیال تبلت، بابات اونو زندانی کرده دیگه اگر اون روی آفتاب رو دید توهم روی اونو میبینی

گل پسر: چقدر طول میکشه آزاد بشه؟

نن جوون : بستگی به جرم داره اگر قتل باشه یا اعدام یا حبس ابد

 اگر دزدی باشه چند سال

 تو که قولتو نداده شکستی قاضی هم که باباته اصصصصصصللللا معلوم نمیشه

گل پسر: حالا من چکار کنم برای همینه که میگم بمیرم راحت بشم

نن جوون: خوبه بسه ننه من غریبی اگر قول بدی فقط یک بازی نصب کنی گوشیمو میدم بازی کنی ولی فقط یک بازی

گل پسر: قول میدم

و ساعتی بعد گل پسر در حال نصب سومین بازی روی گوشیه نن جوونه و غافل از اینکه بند رو پیش نن جوون اب داده و نن جوون در حال لیست کردن کارهایی هست که منتظر گل پسرند

نظرات 6 + ارسال نظر
آنا جمعه 18 دی 1394 ساعت 15:44 http://aamiin.blogsky.com

واااای طفلکی گل پسر!
شکم سیر و مثانه خالی؟ واقعا چه خواب لذت بخشی بوده.

فروردینی پنج‌شنبه 17 دی 1394 ساعت 17:53 http://farvardiny.blogsky.com

سلام نن جوون
سلامت باشی ان شاءالله
ممنون که وقت گذاشتی و خوندی.
می خواستم اونجا برات جواب کامت بذارم اما فکر کردم شاید برات سخت باشه که پیداش کنی چون اون موضوع برای خیلی پیش بود.
امیدوارم پسرت بهتر باشه (منتظر بودی وقت داروش بشه)
خدا قوت مامان خوب!
خوشحال می شم بیای بخونی و بیام بخونم و نظر بدیم و یا ندیم! همون خوندن هم خودش کلی کاره!
ممنونت

دستت درد نکنه یادم انداختی الان باز وقت داروشه

زن زیبا پنج‌شنبه 17 دی 1394 ساعت 09:21 http://zaneziba.persianblog.ir

سلام ممنون از حضور گرمتون در وبلاگم
آخی
منم بازی خیلی دوست دارم تبلتشو بدین داره درد میکشه من درکش میکنم
موفق باشن

اگر بدونی چقدر حرصمون میده تبلت که سهله توالت هم نمیذاری بره

دخترک دوشنبه 14 دی 1394 ساعت 22:24

میگم اصلا تبانی کن باهاش
به ازاهی هر ساعت از بازی کار بده بهش:دی
تو فقط با مثانه خالی و شکم پر بخواب راحت

آی گفتی اصلا اینجور خوابیدن خود بهشته

مامان رویا دوشنبه 14 دی 1394 ساعت 21:12 http://dargozarerozegar.rozblog.com

آخی طفلی گل پسر.به خاطر تبلتش چه کارا که نکرده بچه
دلم براش کباب شد
بدین تبلت بچه رو

بانوی تابستان دوشنبه 14 دی 1394 ساعت 14:48

وااااای خدایی خیلی باحال بود اون لیست کارها!
آقا من به سازمان حمایت از کودکان اطلاع می دم

نن جوون اونا رو هم بکار میگیره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد