نیمه های پیدا شده من

نیمه های پیدا شده من

حکایت من و گل پسرانم
نیمه های پیدا شده من

نیمه های پیدا شده من

حکایت من و گل پسرانم

سرقت مسلحانه

از وقتی گل پسر به سنی رسید که تو خونه تنها بمونه  حدود 5 یا 4 سالگی تمام مدت بهش تذکر دادیم وقتی تو خونه تنهایی هر کس زنگ درو زد اصلا و ابدا باز نکن یا حداقل اول بپرس کیه شناختی باز کن

گفت باشه و همینکه رفتیم بیرون و هر وقت برای امتحانش زنگ رو زدیم دو ثانیه بعد بدون اینکه حتی گوشی ایفونو برداره زآاااااارت درو باز کرد

سالها گفتیم و گفتیم و کار خودشو کرد تا اینکه

امروز زنگیدم ببینم بابا کجا مونده 

چون پشت در بوده زنگ رو زد یعنی رسیدم

گل پسر گوشی رو برداشته: کیه؟

نن جوون: گل پسر درو باز کن باباته

گل پسر: کیه؟

نن جوون : باز کن باباته

گل پسر: نه اجازمون گفته اول بپرسید نشناختید درو باز نکنید منم اول چندتا سوال میپرسم اگر جواب درست نداد باز نمیکنم

نن جوون: چطور ما سالها گفتیم و گوش نکردی الان اجازتون یکبار گفته حرف گوش کن شدی؟ 

گل پسر : آخه تا حالا فکر میکردم دزده دست خالی میاد ولی اجازمون گفته ممکنه دزده تفنگ داشته باشه

نظرات 4 + ارسال نظر
دخترک چهارشنبه 21 بهمن 1394 ساعت 02:53

یعنی قبلش فکر میکرد دزده با بستنی میاد؟؟یا نهایتن بستنی نیاره میاد میشینه کنارش پلی استیشن بازی میکنن؟؟؟
ولی خدایی اغلب بچه ها حرفای اجازشونو خیلی بیشتر اهمیت میدن

اجازشون براشون خداست

سحر خانمممممممم شنبه 17 بهمن 1394 ساعت 23:58 http://maloosak.69.mu

خیلی ممنون از وب سایت خوبتون که فوق العاده عالیه....واقعا متشکرم....
شما هم به من سر بزنید واقعا دست گلتون درد نکنه،تشکرررررررررر
98568

ممنون گلم حتما

جیغ شنبه 17 بهمن 1394 ساعت 23:46 http://jootii.blogsky.com

داستان جالبی بود... خوشمان امد

خوشحالم که خوشتان امد

پوریا شنبه 17 بهمن 1394 ساعت 23:45 http://zirekhat.blogsky.com

:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد