گل پسر کوچیکه امروز بعد رفتن گل پسر به مدرسه رو به در ورودی هال شروع به صدا زدنش کرد
چشماشو محکم میبست و همزمان میگفت : ا'
انگار که داد بزنه و از صدای بلند خودش بترسه
وقتی جواب میدادم خنده اش میگرفت
بالاخره به عشق داداشش تصمیم به برقراری روابط با اعضای خانواده گرفت.
ماااااااشاااااالله