نیمه های پیدا شده من

نیمه های پیدا شده من

حکایت من و گل پسرانم
نیمه های پیدا شده من

نیمه های پیدا شده من

حکایت من و گل پسرانم

اناتومی مدرن

بابا گل پسر کوچیکه رو یکجوری من دراوردی تو نی نی لای لایش رو صندلی عقب گذاشته کمربند رو هم انداخته دور گردن نی نی لای لایه هه 

کمربند افتاده روی ران گل پسر کوچیکه

نن جوون : کمربنده داره رون گل پسر کوچیکه رو می بره ها

بابا : هیچیش نمیشه

گل پسر : داداشم طوریش نمیشه خیلی قویه وقتی رو پاهام تکون تکونش میدم اونقدر محکم لگد میزنه هر 4 تا کلیه ام می ترکه

نن جوون : گل پسر ادم 2 تا کلیه داره

گل پسر : نه 4 تان 2 تا بالا 2 تا پایین


محرم بابا

رفتیم سد مثلا ماهیگیری

زن و مرد ریخته بودند تو اب 

دختری غرق شده بود و مردی کشون کشون اوردش بیرون وقتی جون گرفت پاشد رفت

بابا و گل پسر زودی لباس کندند رفتند داخل اب دست و پایی زدند و ماهی هم که نتونستند بگیرند 

منم کنار اب گل پسر کوچیکه رو تاب میدم گریه نکنه

میان بیرون و داخل ماشین  بابا به گل پسر میگه: برو پایین و تا نگفتم نیا تو

گل پسر مدام سرک میکشه ببینه بابا داخل ماشین چکار می کنه

بابا در حال تعویض لباس مدام نگرانه گل پسر سرک نکشه از شیشه ماشین که یکهوویی در کنار نن جوون باز میشه و گل پسر ظاهر میشه: چکار میکین؟

بابا با شورت تازه پوشیده اش :مگه نگفتم نیا 

نن جوون : مگه نگفت نیا ؟

گل پسر : هان چیه مگه من پسر این مرد لاغر نیستم؟ چی میشه ببینمش؟

نن جوون : 

مرد لاغر : 

گل پسر کوچیکه :

اموزش قانون

تو جاده در حال برگشت از گشت و گذاریم

تابلوی دست انداز زدند شکل دو تا تپه کنار هم 

_گل پسر این شکل ممه ها یعنی چی؟

گل پسر : یعنی شیر دادن ممنوع؟

- نه

گل پسر : یعنی خوشگلند؟

- نه

گل پسر : پس چی؟

وقتی ماشین تو دست انداز می پره بالا و کله گل پسر میخوره به سقف: آی کله ام

- یعنی همین