نیمه های پیدا شده من

نیمه های پیدا شده من

حکایت من و گل پسرانم
نیمه های پیدا شده من

نیمه های پیدا شده من

حکایت من و گل پسرانم

بابا باباست

بعد ۱۱ سال بالاخره دایی بابا ناخواسته و بنابر اجبار روزگار قدم رنجه فرموده مهمان خانه برادرزاده شان میشوند

گل پسر کوچیکه که بسیار معاشرتی هستند تا نگاه و لحن مهربان نن جوون با دایی پیر بابارو میبینه بیخطر بودنش رو تشخیص میده  در حالیکه رو زانوی دایی نشسته سرگرم  شیرین زبانی  است

سوال و جوابشون ادامه داره تا میرسه به سوال: اسم بابات چیه

گل پسر کوچیکه که مدتهای مدیدی بابا رو به اسم صدا میکرده و مصرانه در برابر کلمه بابا مقاومت کرده بوده و بتازگی  به تقلید از گل پسر بابا صدا میزنه با ارامش جواب میده : الان باباست.

نظرات 1 + ارسال نظر
تینا چهارشنبه 19 مهر 1396 ساعت 03:07

وااااااااااااای چه شیرین زبون شده وروجک..با اون چال لپهاش

ونگاهی بشدت شیطنت بار وقتی سربسر داداشش میزاره بیچاره اش کرده هم با مشت میزنه تو کله داداشش هم میناله این منو دعوا کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد