نیمه های پیدا شده من

نیمه های پیدا شده من

حکایت من و گل پسرانم
نیمه های پیدا شده من

نیمه های پیدا شده من

حکایت من و گل پسرانم

داستان پیدایش گل پسر دومی 8

حال اینروزها 93/10/8 دوشنبه

همش درد شکم داشتم و این اواخر مورد مرگی پیش اومد که از ظهر مسجد ختم بودم و همش گریه و زاری و ناهار و شام هم نخورده بودم و تا زنی جیغ می زد انگار که سر مرغو بریدی نامعلوم جان خودشو میزد به دل و روده هام تا اینکه نصف شب رفتم بیمارستان تا صدای قلبشو بشنوم خیالم راحت بشه زنده است 

" همش تو خواب می دیدم دارم سقط می کنم "

ماما شکممو لمس کرد گفت رحمت سفته چرا؟ صدای قلبش واضح بود و گفتم چقدر میشه ویزیتتون؟ من دیگه برم  

گفت : کجا باید به پزشک کشیک گزارش بدم  

گفتم : ول کن بابا همین که زنده است برام کافیه ما رفتیم 

گفت :نمیشه و زنگ زد دکتر و مثلا با اصطلاحات پزشکی حرف می زد خیر سرش که نفهمم

دکتره پرسید : تی وی کردی؟ 

ماما:نه  

دکتر سفارش تی وی و سونو و ازمایش داد  تا اسم تی وی اومد خودمو اماده کردم

ماما بعد قطع کردن تلفن: باید معاینه تون کنم 

خیلی قاطع و مصمم گفتم : هرگز نمی ذارم  

گفت: دکتر گفته 

گفتم حتی اگر خود دکتر هم بیاد نمی ذارم بهم دست بزنه بهش بگو اجازه نداد مگه زن حامله رو دستکاری می کنند؟ 

ماما:پس باید تعهد بدی خودت نذاشتی من مسئولیتی ندارم  

گفتم: باشه من فقط اومدم ببینم قلبش می زنه یا نه 

خودمو بابای نامعلوم جان اثر انگشت دادیم که زن اکبیری نذاشت معاینه اش کنم سونو رو هم گفتم نمی رم نصف شب 4 ساعت تو راه باشم که چی؟انترن سال اول تلفنی تشخیص سقط داده؟ 

به ماما گفتم:این دردا درد سقط نیست میدونم از چی نگرانید نترسید حس سقط ندارم سونو هم بیخودیه نمی رم ازمایش هم الکی نوشتید عفونت مثانه ندارم درد اونم می دونم چه جوریه  

درد من از ناراحتی بوجود اومده و من فقط می خواستم صدای قلبشو بشنوم حالا هم دارم می رم بای بای  

ولی محض احتیاط رفتم ازمایش دادم تو ازمایشگاه اسممو صدا زدند که دکتر کشیک تو بخش زایمان منتظر شماست 

با کلی مسخره بازی رفتیم پیشش و با اون هم اتمام حجت کردم  

جواب ازمایشو اوردیم نگاه کرد دید گفت:ازمایش نشون می ده فقط خیلی گشنه اید 

گفتم : دارم پس میوفتم از گشنگی منم به این (ماما) گفتم بزار برم خونه اون نذاشت 

خلاصه برای بار چندم بهم ثابت شد این دکترا یک چارت درمانی ثابت دارند که هر کی میاد مستقیم می ره تو بند اول چارته و تا پدرشو در نیارند ولش نمی کنند حالا براشون مهم نیست اصلا بیماری داشته باشی یا نه و هزینه و وقت و استرسی که بهت می دن هم براشون مهم نیست 

در مورد سفتی رحم دکترم هم همینو گفت و گفت این نشون میده زیاد کار می کنی و باید استراحت کنی و دارو داد اگر رفع نشه مجبورند بچه رو زود بردارند و دقیقا نگفت منظورش سقطه یا زایمان زود رس و اینکه فشارم کماکان رو 8 مونده

24 این ماه سونو دارم تا معلوم بشه چی به چیه 

عوضش ظرف شستن و کار خونه رو بابای نامعلوم جان برام قدغن کرده تازه اونم نمی کرد 5 دقیقه بیشتر سرپا بایستم فشارم یکدفعه میوفته و خودبخود میت میشم و این یکی برام نوبره  

سر گل پسر این چیزا حالیم نبود همیشه سرو مر وگنده بودم و تا اماه اخر که شکمم تا زیر چانه ام بالا اومد تو باغچه در حال کشاورزی بودم  

پیریه و هزار تا درد مادر 

قربونش برم خیلی شلوغ و پر تحرکه حرکاتش بهم امید به زندگی میده دلم براش یک ذره شده  

میخوامش بدجووووووووووووررررررررر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد