نن جوون با درد پنهان و همان حس مردن زودهنگام رو به گل پسر : گل پسر اذیتم نکن میمیرم یتیم میشید نامادری میاد کتکتون میزنه
گل پسر : نا مادری دیگه چیه؟
نن جوون : منکه مردم باباتون میره یک زن جوون و خوشگل و می تی شی مامانی میاره اسمش میشه نامادری
گل پسر : زن کفتار من نمیزارم
نن جوون : پس کی بچه رو بزرگ کنه واستون غذا بپزه
گل پسر :بابا
نن جوون : پس کی بره سرکار
گل پسر : من خودم بچه رو نگه میدارم
نن جوون : پس کی باباتونو بغل کنه بوس کنه عشقولانه کنه
گل پسر : ما خودمون ؛ من و داداشم
نن جوون : نمیشه مرد نمیتونه بدون زن زندگی کنه
گل پسر : ما خودمونو شکل زن در میاریم
نن جوون پرت میشه تو خاطرات بچگیش
نن جوون بزرگ : چشم گفتن اینهمه سخته دختر فلانی به مامانش میگه چشم نشنیدم یک چشم از دهان شما دربیاد
نن جوون سایز اسمول: دختر فلانی غلط میکنه سرتق چاپلوس
چقدر چهره نن جوون شبیه چهره ا ن روزهای نن جوون بزرگ شده